رفتم تا شرح حال آن جوان ۷۰ ساله را بگیرم
- پدرجان مشکلت چی بود؟چرا اومدی بیمارستان؟
باباجون دیروز صبح استفراغ کردم،توش خون بود
- توی استفراغت غذا هم بود؟چقدر استفراغ کردی؟خیلی زیاد بود یا کم بود؟
همزمان دست بردم و پلک بیمار را کشیدم،pale بود
آره بابا خیلی زیاد بود ولی توش غذا نبود
در همین حین همسرش گفت:
پسرم انگار خون می جهید از حلقش،امروز هم گفتند توی مدفوعش خون بوده
- پرسیدم:مگه مدفوعت چطور بوده که گفتن خونیه؟
سیاه بود و شل و بد بو
با خودم حساب کردم،خب بیش از ۱۴ ساعت گذشته که خون از دستگاه گوارش فوقانی رسیده به آخر ماجرا
شرح حال نصفه و نیمه را داخل برگه ی همرنگ پوست مریضم می نوشتم که پرستار عزیزمون گفت:
راستی دکتر پلاویکس و آسپرین هم میگرفته ها،همینه دیگه یه ppi تو داروهاش نیست که GI bleeding کرده
یک لحظه جا خوردم،چرا از بیمار نخواستم کیسه ی داروهایش را به من نشان دهد؟
چرا دقت نکردم که در داروهایی که بیمار نام برد اسم کلوپیدوگرل نبود؟
اگر می خواستم بیمارم را برای آندوسکپی آماده کنم و تحت استراحت مطلق قرارش بدهم به پروفیلاکسی DVT نیاز داشتم.اگر نمی دانستم پلاویکس می گیرد و برایش هپارین می گذاشتم چه می شد؟
اگر…